ملیله هنر ممتاز صنعت بی امتیاز

ملیله هنر ممتاز صنعت بی امتیاز

مصاحبه با علیرضا لطفی رضایی استاد ملیله کاری

مهدی ریاحی- از هر سفری در گذر زمان جز خاطره ای در خیال – و اندکی کمتر – ره آوردی در گوشه ای از خانه ای – و بسیار کمتر- سفرنامه ای در گنجه کتابی باقی نمی ماند.

خاطره را حادثه های تلخ و شیرین سفر رقم می زنند و سفرنامه را اهل ذوق می نویسند. ارمغان سفر را صنعتگران و هنرمندان می سازند.

مرداد ماه امسال خبر انتخاب زنجان به عنوان شهر ملی ملیله اعلام شد. حال با این عنوان

«شهر ملی ملیله» باید در کنار سایر مصنوعات صنایع دستی زنجان – و حتی یک سر و گردن بالاتر – نقش خود را در در توسعه استان ایفا کند.

رسیدن به چنین هدفی گرچه آسان نیست، ولی غیر ممکن هم نیست.

همتی از سوی ملیله کاران و حمایتی از سوی دولتیان در یک برنامه کوتاه مدت می تواند مدال افتخار چنین عنوانی را بر سینه استان بنشاند.

در عین حال سهل انگاری و تعلل در برنامه ریزی می تواند این عنوان را بی اثر یا حتی بداثر! کند.

خلاصه این که کسب این عنوان حاصل تلاش صنعتگران و هنرمندان قرن های گذشته و حال زنجان بوده و حفظ آن بسته به توان و تلاش ملیله کاران حال و آینده خواهد بود.

آنچه در ادامه می خوانید متن مصاحبه ما با یکی از استادان ملیله کاری در زنجان، آقای علیرضا لطفی رضایی است.

سی سال فعالیت، شرکت در نمایشگاه های متعدد داخلی و خارجی، دریافت تقدیرنامه های متعدد از سفارتخانه ها

و نمایشگاه های مختلف و ابداع طرح های جدید و دریافت نشان اصالت ملی و نشان جهانی مرغوبیت اثر از یونسکو بخشی از کارنامه این هنرمند صنعتگر هست.

بابت صبوری و حوصله ای که برای حضور سه ساعته ما در محل کارشان داشتند سپاسگزاریم.

همچنین از آقای دکتر هاشمیان که با ورودشان به بحث بر غنای گفتگوی حاضر افزودند، تشکر ویژه داریم.

ضمن تشکر از اینکه برای این گفتگو وقت گذاشتید برای شروع صحبت از خودتان بگویید و چگونگی ورودتان به شغل ملیله کاری.

در سال ۱۳۴۵ در محله خیابان صفا متولد و بزرگ شده ام.

سرگرمی های دوره کودکی ام ساختن کارهای دستی بود با چوب و پلاستیک و حلبی و خلاصه هر چیزی که می شد چیزی با آن ساخت برای خودم اسباب بازی درست می کردم.

از بچگی به کارهایی که دقت لازم داشتند تن می دادم و به نوعی با وسواس و دقت کارم را انجام می دادم در سال شصت و هفت با ملیله کاری آشنا شدم

ابتدا مقدمات را در اداره صنایع دستی فرا گرفته و سپس نزد استاد منصور کاظمیان و استاد کریم برات ابطحی کار با ملیله را به صورت حرفه ای پی گرفتم.

از سال شصت و هشت خودم تولید کننده مصنوعات ملیله هستم.

یقینا در سی سالی که در این هنر و حرفه مشغول بوده اید، این میل به کارهای ظریف و دقیق نمودی در کارهایتان داشته است.

طبیعتا هرکسی که در کار تلفیقی هنر و صنعت فعالیت می کند اگر حوصله و دقت مضاعف نداشته باشد قادر به ادامه کار نخواهد بود.

یادم هست کلاس پنجم ابتدایی بودم یک بار برای کشیدن نقاشی

از یک بخاری که داشتیم حدود چهار پنج ساعت وقت گذاشتم. سایه روشن های نقاشی ام به قدری دقیق بود که معلممان باور نکرد که کار خودم باشد.

آن سماجت را هنوز هم در کار دارم سعی می کنم در حدی که برایم ممکن هست کپی کاری صرف نکنم و اشكال جدیدی را طراحی کنم.

البته این نکته هم گفتنی است که ملیله ظرافت های خاصی دارد و چون موضوع استحکام و مقاومت طرح محدودیت های زیادی ایجاد می کند.

تغییر اشکال و نقاط اتصال قطعات هم محدود است.

آیا این محدودیت می تواند عاملی یا حتی بهانه ای باشد برای عدم گرایش به نو آوری؟

همانطوری که عرض کردم ملیله، کارظریفی است و صبر و حوصله فراوان می خواهد،

بنابراین کسی که دنبال بهانه گیری باشد اصلا در این کار دوام نیاورده و به مرحله ملیله کار شدن نمی رسد.

این محدودیت که گفتم موجب می شود زمان زیادی صرف یک تغییر کوچک در طرح شود.

می شود گفت همه ملیله کارها علاقه دارند خلاقیت و نوآوری در کارشان داشته باشند، این خصلت ذاتی هنر است ولی زمانبر بودن پیاده سازی یک طرح نو،

جنبه اقتصادی کار را تحت الشعاع قرار می دهد.

یک ظرف یا یک طرح که قبلا نمونه های زیادی از آن ساخته شده ممکن است در عرض یکی دو هفته ساخته شود؛

ولی همان ظرف را اگر بخواهید با تغییر دادن اشکال داخلی و با طرح جدید بسازید چه بسا سه چهار ماه یا بیشتر وقت لازم داشته باشد.

به این نکته باید توجه داشت که این کار، کار تفننی نیست.

معیشت همه ملیله کارها به همین شغل وابسته است. لذا وقت گذاشتن برای کار در واقع ارتباط مستقیم با اقتصاد کارشان دارد.

وقتی صحبت از اقتصاد حرفه ای مانند ملیله کاری می شود به نظر می رسد حقوق معنوی ملیله کار نیز می باید در محاسبات اقتصادی یک اثر،

خود را نشان دهد؛ ولی این صحبت شما گویای این نکته است که نوآوری و ابداع طرح جدید نقشی در این میان ندارند.

دقیقا همین طور است. کسی که برای یک طرح و نگاره جدید وقت گذاشته است.

در واقع برای دلش این کار را می کند جایی برای ثبت اثر وجود ندارد و کسی از ابداع او حمایت نمی کند.

به محض رونمایی از اثر، کپی برداری و الگوگیری از آن شروع می شود.

با توجه به اینکه زنجان شهر ملی ملیله تعیین شده است یکی از انتظاراتی که پیش رو هست ارتقاء کیفی و کمی مصنوعات نقره و ملیله است.

نبودن انگیزه برای چنین تحولی می تواند کسب این عنوان را بی اثر کند.

در این مورد از دست ملیله کارها کار چندانی بر نمی آید. مواد اولیه این کار بسیار گرانقیمت است و زمانی که صرف ساخت می شود طولانی است.

محاسبه دخل و خرج این کار دشوار نیست علاوه بر آن کاری است که معمولا محدوده سنی دارد با چشم کم سو و دست لرزان نمی توان کار زیادی انجام داد.

بدیهی است که امرار معاش اولویت اول هر کسی است و ابتکار و نوآوری در مراحل بعدی قرار دارند.

اینکه الان در برخی کارگاه ها برای سرعت بخشیدن به کار به سری کاری رو آورده شده به دلیل شرایط اقتصادی است و بعید نیست که این نوع تولید به ظرافت و ارزش هنری ملیله آسیب بزند.

با این حال يقينا حمایت های نهادها و ادارات ذیربط در بهبود شرایط و شکوفایی صنعت و هنر ملیله کاری مؤثر خواهد بود.

موضوع خیلی ساده است، هنر و خلاقیت در ذات کار هست؛ یعنی اگر هزینه های زندگی شخص تأمين شود در اولین فرصت به تحول و تغییر در کیفیت ها خواهد پرداخت.

البته این حرف به این معنی نیست که الان کلا جنبه هنرورزی در این کار تعطیل شده است. با تمام سختی ها هنوز کسانی هستند که در این

زمینه هم تلاش می کنند؛ ولی برای شکوفایی این هنر صنعت در زنجان آنچنان که زیبنده آن عنوان باشیم نیاز به حمایت و برنامه ریزی هست.

یکی از مشکلاتی که در حوزه صنایع دستی به نظر می رسد عدم وجود نظام درجه بندی کیفی کالا و استاندارد سازی آنهاست.

برای یک خریدار معمولی صنایع دستی که از دانش و تجربه کافی برای

تشخیص کالا برخوردار نیست. مهم است که بداند آنچه از بازار شهر ملی ملیله خریداری می کند و بهایی که برای آن پرداخت می کند بهای واقعی آن است.

آیا سازمان های متولی یا اتحادیه صنف شما چنین استانداردهایی را تعریف نموده است؟

متأسفانه در حال حاضر فقط نشان اصالت ملی و نشان جهانی مرغوبیت اثر (یونسکو) را داریم که عیار آنها هم بیشتر بر محل تولید و نیز شخص تولید کننده تمرکز دارد.

این نشان ها هم بر یک کار ملیله ویژه و فاخر می نشیند و هم بر یک کار ملیله کوچک و ساده، بنابراین فقط بخشی از شناسنامه محصول به شمار می رود.

متأسفانه در حال حاضر فقط نشان اصالت ملی و نشان جهانی مرغوبیت اثر۔(یونسکو) را داریم که عیار آنها هم بیشتر بر محل تولید و نیز شخص تولید کننده تمرکز دارد.

این نشان ها هم بریک کار ملیله ویژه و فاخر می نشیند و هم بریک کار ملیله کوچک و ساده،

بنابراین فقط بخشی از شناسنامه محصول به شمارمی رود در کنار اینها خود ملیله کارهاهم مهر و نشان خود را بر روی محصولاتشان حک می کنند،

ولی واقعیت این است که یک استادکار ممتاز هم ممکن است کار درجه دو یا سه تولید کند.

کنار اینها خود ملیله کارهاهم مهر و نشان خود را بر روی محصولاتشان حک می کنند؛ ولی واقعیت این است که یک استادکار ممتاز هم ممکن است کار درجه دو یا سه تولید کند.

اگرچه تعیین استاندارد برای یک کار هنری چندان سهل نیست ولی امر غیر ممکنی هم نیست.

البته از طرف سازمانهای مربوطه معیارهایی برای کار تعیین و به عنوان استاندارد تدوین شده است؛ ولی به دلیل عدم جامعیت و نواقصی که دارد. کارساز نیست.

به عنوان آخرین فراز این گفتگو، چه پیشنهادی برای شهر ملی ملیله دارید؟

هر هنرمند و صنعتگر دستی در طول دوره کار خود آثاری یا اثری را خلق می کند که در میان سایر کارهایش از ویژگی و امتیاز خاصی برخوردار است.

این آثار به نوعی مدرک هویتی آن هنر در آن منطقه جغرافیایی به شمار می روند.

خالق اثر میلی به فروش آن ندارد ولی ملیله محصول گرانقیمتی است که بخش زیادی از سرمایه ملیله کار صرف این نوع آثار می شود و چاره ای جز فروش آن ها نیست.

یکی از اساسی ترین نیازهای شهر ملیله تأسیس موزه ملیله است تا این نوع آثار از ملیله کار خریداری و در خود شهر ملیله نگهداری شود و از خروج آنها جلوگیری به عمل آید.

اگر قصد این هست که این عنوان زیبنده این شهر باشد و بماند هویت تاریخی ملیله در این شهر باید مستندسازی شود.

متاسفانه ادارات و نهادهای ذیربط برای غرفه ها و کلکسیون هایشان به جای این آثار به خرید کارهای ارزان تر و معمولی رغبتدارند و دلیل آن را هم محدودیت اعتبارات عنوان می کنند؛

ولی همه متولیان و مسئولین باید به این نکته توجه داشته باشند که بسیاری از این نوع آثار منحصر به فرد بوده و قابل تکرار نیستند

و در واقع با خرید و نگهداری این کارهاست که گنجينه ملیله شهر شکل خواهد گرفت.

در واقع چنین موزه ای خزانه ای خواهد بود که پشتوانه اقتصاد و جذب گردشگر و اعتبار خواهد بود.

نکته بعدی وضعیت تامین سرمایه ملیله کاران است. با توجه به هزینه بالای مواد اوليه و زمان بر بودن تولید محصول برای توسعه این حرفه و تولید شایسته این عنوان نیاز به

تخصیص تسهیلات ارزان قیمت هست و گرنه با حجم و کیفیت تولید فعلی نمی توان تفاوت چندانی در قبل و بعد این عنوان (شهر ملی ملیله) ملاحظه کرد.

این نکته هم باید گفته شود که به دلیل مشکلات مالی بسیاری از ملیله کاران که بعضا استادکاران ماهری هم بودند این کار را رها کرده اند. پیشنهاد سوم تدوین استاندارد برای محصولات است.

آنچه در حال حاضر به عنوان استاندارد وجود دارد دارای نقاط ضعف زیادی هست که برای جامعیت دادن به آن باید با همکاری و مشورت با گروهی از استادان این حرفه بازبینی شود.

در پایان پیشنهادی هم به همکاران محترم خودم بخصوص جوان ها دارم و آن اینکه اگرچه حفظ سنت ها و نگاره های پیشینیان در واقع حفظ اصالت هاست

و لیکن پویایی و حیات هنر به نو آوری و ابتکار و اهمیت دادن به خلاقیت و ابداع بسته است.

منبع: مجله بایرام