ملیله و مسگری از قدیم در زنجان وجود داشت
استاد محمد فهرستی
محمد فهرستی ، متولد پنجم اسفند ۱۳۱۶ در محله دگرمان ارخی زنجان است.
پدرش ابوالحسن فهرستی که او نیز متولد زنجان بود، اسلحه ساز و چاقوساز بود.
– همینطور پدر بزرگ پدریش روحانی محمد هاشم (معروف به میرزا هاشم) بود و پدربزرگ مادرش يعقوب قزلباش که از بزرگان چاقوسازی زمان خودش بودند.
از دوران کودکی در همین خانه پدری سکونت داشت.
فهرستی در مکتب درس خوانده است، معلم قرآن وی ملا رقیه بود. وی پس از اتمام مکتب، کار خود را شروع کرد.
پدرش به شغل چلنگری مشغول بود و مغازه ای در زنجان نبش پاساژ تهران داشت.
پس از ۱۰ سال کار ساعت سازی، اسلحه سازی را پیشه کرد.
محمد فهرستی از ۱۲ سالگی طبق رسم زمانه خود نزد پدر کارهای ساده مربوط به شغل وی را انجام می داد.
وقتی پدرش از علاقه محمد به چاقوسازی آگاه می شود و چون خود در آن زمان چاقوسازی نمی کرده،
محمد جوان را نزد استاد کار چاقوسازی «آقای عباس زنجانی» می فرستد.
پس از ۲ سال آموزش، چاقوسازی مسیر ۳۰ ساله زندگی او را شکل داد.
۲ سال نزد آقای عباس زنجانی به یادگیری مشغول بود و در کنار آن پدر ایرادات او را بر طرف می کرد،
و پس از آن به طور پیوسته حدود ۳۰ سال به چاقوسازی پرداخت.
پس از چندین سال کسب تجربه نزد پدر، مغازه ای در خیابان فرمانداری خرید و علاوه بر چاقو، اسلحه و کلید نیز می ساخت.
همزمان با کار، تربیت شاگرد هم از دغدغه های وی بود.
وقتی در مورد چلنگری از ایشان می پرسیم، این گونه توضیح می دهد که:
چلنگری مجموعه ای از کارهایی است که با فلز، وسایل و ابزار مختلف می سازند.
این کار با آهنگری متفاوت و البته از آن هم بسیار ظریف تر است. اولین مرحله چلنگری ساختن قفل در بود،
چون در آن زمان قفل های خارجی نبود و به صورت دستی ساخته می شد.
چلنگرها در کنار آن، تعمیرات اسلحه هم انجام می دادند، در اصل چلنگری یعنی همه کاره بودن در امور فلزکاری
و سوهان کاری. فهرستی تاریخ زنده ۸۰ سال گذشته زنجان نیز هست.
در مورد تاریخ زنجان و در مورد کودکی خود می گوید: در آن زمان مصدق را دیدم و بمباران روس ها را در کودکی به یاد دارم.
دروازه ارک را در زمان قدیم به یاد دارم که از خیابان فرمانداری تادروازه رشت ادامه پیدا می کرد
که پس از آمدن سیل بعضی از خانه ها و مغازه های اطراف خیابان
از بین رفتند و پس از آن دیگر اجازه ساخت ندادند تا دروازه ارک به شکل کنونی درآمد.
به یاد دارم که در خیابان فرمانداری فرش ها و ظروف روی آب بودند و مدرسه ها تعطیل شده بود و عده ای داخل آب رفته و دانش آموزان
را دست به دست از خیابان رد می کردند، سیل از کنار بیمارستان شهناز (بهشتی امروز) آمده بود.
در مورد مشتری های قدیم و جدید معتقد است که مشتری های قدیم با امروز تفاوت هایی داشتند
. قدیم چاقوهای زنجان این قدر شناخته شده نبود.
کسی که اسم چاقوهای زنجان را بر سر زبانها انداخت، «مشهدی یحیی» بود و رقیب او پدربزرگ مادری من، یعنی يعقوب قزلباش.
وقتی از استاد در مورد افرادی که در زمینه کارهای مختلف شهرت داشتند پرسیدیم،
وی به حاج عبدالعلی که تفنگ می ساخت اشاره کرد.
او روی تفنگ کنده کاری انجام می داد، تفنگهای او در بازار شبیه هیچ تفنگی نبود.
وی، تفنگهای مخصوص خود را می ساخت که واقعا نمونه بودند.
در گذشته جناب فهرستی قصد داشته کارگاهی برای تولید اسلحه شکاری بنا کند، .در این مورد می گوید:
در آن زمان ترکیه اسلحه شکاری تولید می کرد. من به دنبال مجوز ساخت اسلحه بودم
که به من گفتند در شهرهای زنجان، کردستان و همدان امکان تولید نیست.
متاسفانه نتوانستم علایق خود را در این زمینه عملی کنم.
در مورد ابزارها و سایل کار چلنگری می گوید: در قدیم بیشتر ابزارها را خودمان می ساختیم،
مثلا با کمان و تسمه و مته هایی که خود می ساختیم، کارهایمان را انجام می دادیم.
در این میان سوهان یکی از ابزارهای مهم و اساسی کار ما بود.
از استاد در مورد نحوه آبکاری چاقو پرسیدیم و این که آیا صحت دارد که هر کسی فرمول انحصاری خود را دارد؟
می گوید: به گمانم همین طور است چون من از پدرم شنیده بودم که پدربزرگم چاقوهایی می ساخت که تیغه آن در آهن فرو می رفت.
این مسأله به نوع آبکاری و فلز آن ربط داشت.
او حتی این فن را به پسر خود هم آموزش نداد. در مورد همکاری با سایر صنفها می گوید:
تا جایی که به یاد دارم، ملیله و مسگری از قدیم در زنجان وجود داشت.
با ملیله سازان برای رویه دسته چاقوها همکاری می کردم،
ولی به هر حال متأسفانه چون در اوج دوره چاقوسازی زنجان به شغل دیگری مشغول بودم،
باعث دور ماندن من از بازار چاقوسازی شد و افراد سابقه دار و تازه وارد و مستعد توانستند اسم و رسمی که البته لایق هم بودند، پیدا کنند.
فردی به نام کاظم دوچرخه ساز بود که دوچرخه کرایه می داد.
وقتی تنه و فرمان دوچرخه هایش می شکست، چون جوشکاری هم در آن زمان نبود،
ما روشی پیدا کردیم که الوله ها را با قلع تعمیر می کردیم.
استاد فهرستی وضعیت صنایع دستی را رو به رشد توصیف می کند و می گوید:
پیشرفت زیادی در این زمینه حاصل شده و افراد با استعداد زیادی وارد این شغل شده اند و
کارهای بسیار زیبا و خوبی ساخته اند، ولی باید بستر مساعد باشد تا این افراد بتوانند خودشان را نشان دهند.
منبع : مجله بایرام